گلابتون

روزنویس

گلابتون

روزنویس

هپی ولنتاینز دی مای دارلینگز!!!

بازگشت گودزیلا!!!

سلام...!!!

خیلی دلتون برام تنگ شده بود؟؟؟

آخ که چه هفته ی شلوغ و پرهیجان و ماجرایی بود!!!


اول که درگیر مهمونی عروس جان و کلاس و شکلات پزون ولنتاین بودم!!! آخه راستش... امسال میخواستم برای جان جان و یه دوست خیلی دوست داشتنی شکلات بدم ... ولی جان جان فکر میکنه که فقط برای دوست جونم درست کردم... و قراره عصری سورپرایز شه انشاالله!!! البته صبی با صبحانه هم سورپرایز شد و احتمالا دیگه هیچ حدسی نخواهد زد!!!


پ.ن وسط متنی: من یه بار وبلاگ رو خواستم آپ کنم... هرچی نوشته بودم پرید... دیگه بعدشم هرکار کردم نتونستم مدیریت وبلاگمو باز کنم و این شد که این همه وقفه افتاد!!!

خلاصه... این حرفا رو تو اون پست ناکام هم گفته بودم... ولی بعدشم کلی اتفاقای جالب افتاد!!!


یه فلاش بک بگم که من عاشق شیراز بودم از قبل از اینکه ببینمش... تا حالا که دوبار دیدمش!!! راستش موضوع از این قراره که امسال جان جان تو بهار طی یک سفر کاملا برنامه ریزی شده من رو برد شیراز و بسسسسیار خوش گذشت!!! و پنجشنبه هم بعد از مهمونی صبح کاملا ناگهانی مسافر شیراز داشتیم... هر دو دفعه هم با همسفرهای خوب!!!


کسی اینجا شیرازی نیست؟


وای که من دیوونه ی بازار وکیل و پارچه ها و یراقای لباسای قشقایی شدم و کلی چیز میز خوشگل جان جان برام خرید!!!


و البته دیوونه ی خیلی چیزای دیگه...


خلااصه که دلیل غیبتم اینا بود...


الآن هم که برگشتیم خونمون دقیقا شبیه به مناطق جنگ زده س... شونصد کیلو لباس برای شستن دارم... مقدار قابل توجهی از شکلاتها مونده... آی لاویو پی ام سی...


خداروشکر ناهار پزون ندارم!!!


پ.ن: فردا قابلمه پارتی چی بپزم آیا؟؟؟ اگه یکی لازانیا پخته باشه کنارش چی میشه پخت؟؟؟


پ.ن 2: باز نصف متنم پریده بودها!!! درستش کردم... قید شکلکا رم تا حدودی زدم شد این!!!


ویش می لاک... بی هپی!!!


راستی استیج چی شد؟ ندیدم...

*
*
*
بعداً نوشت: اوف... دارم میمیرم از خستگی... از 6 و نیم صبح... بجز وقت آپ کردن پیجم... سرپام!!!

شکلاتا پزونده شد... مال دوست جون فرستوده شد... مال جان جان هنوز تو فریزره... جان جان هنوز نیومده!!! ناهار رسید برامون... طفلی ماشین از صبح ده بار روشن شده هنوز ده سری لباس تو نوبتن!!!

پ.ن: خونه بوی شکلات و مایع لباسشویی میده... دوست دارم

نظرات 3 + ارسال نظر
MaHta سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 01:26 ق.ظ http://realdays.blogsky.com/

شکلات خانگی !!
چه جوری درست کردی؟!
مثل ژاپنیا شکلات گرفتی آبشون کردی و ریختی تو قالب و گذاشتی تو یخچال؟!

+ وای اگه بشه ما هم واسه اولین بار امسال میریم شیراز (T_T)
اگه بشه چی میشه

والا ژاپنیا رو در جریان نیستم!ولی آب کردم ریختم تو قالب... بعد توش مغزای مختلف ریختم... دوباره شکلات
وووویییی... حتما برین شیراز... پشیمون نمیشی!!!

ندا دوشنبه 26 بهمن 1394 ساعت 12:27 ق.ظ http://mosafer-9891.blogsky.com

وای خدا رو شکر. پس حسابی خوش گذشته. منم عاشق شیرازم. به نظرم عروس شهراست.
در مورداستیج هم خدا رو شکرررررر فراز حذف شد!

آره واقعا خوشگله
چقدر دعا کردی بیچاره حذف بشه؟؟؟؟

آیدا یکشنبه 25 بهمن 1394 ساعت 08:28 ب.ظ

شیراز خیلییی خوبه. من با اینکه فقط یه بار اونم تو بچگی رفتم شیراز، ولی هنوزم ازش خاطره دارم.

آره عالیهپر از انرژی مثبت!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.