گلابتون

روزنویس

گلابتون

روزنویس

دوشنبه طور!

سلام... صبح دوم وقتتون بخیر

آخیش... پروژه شکلات ها با موفقیت به سرانجام رسید و جان جان و دوست جون پسندیدن خداروشکر!

همچنااان مشغول لباس شویی هستم!

صبی قرار بود دوره م با دوستام باشه هنوز رو هواس!!! ینی تا این ساعت نمیدونم باید بریم یا نه!!!

شب هم به همچنین... هنوز خبر قطعی ندارم!!!

وایییی... بالاخره به وصال کتاب رزا منتظمی اصل عهد عتیق ورق ورق شده با ورق های زرد شده ی خالجان رسیدم!!! لاو ایت!!!

شما که پیشنهادی برای قابلمه ی شبی ندادین... فک کنم یه سالاد خفن درست کنم... یه سالاد هیجان انگیز تو این کتاب هست... با لبو و اینا... فعلا انتخاب اولمه... ببینم چی میشه!

من به یه نتیجه ای رسیدم در مورد خودم... اونم اینه که اصلا نباید دنبال کسب وکار باشم... ینی یه وقتایی که سعی میکنم برای اوقات فراغت نداشتم فکر کنم یه شغل جالب بیآفرینم برای خودم... پروژه با مخ با صخره برخورد میکنه!!! اما اگه خیلی سنگین رنگین بشینم سرجام یهو یه پیشنهادی از آسمون میرسه برام!!! همچین آدمیم من!!!

قضیه شاگردام که همینجوری بود... خودشون شدن شاگردم! حالا هم یه پیشنهاد جالب بهم شده!

من همیشه فقط برای مهمونیای خودم یا مهمونیای منزل پدری دسر درست کردم... حالا یهویی یه نفر پبدا شده... البته با واسطه... که خواسته براش دسر بپزم... در حقیقت سفارش داده! تجربه اولمه... هم به نظرم جالب میاد... هم یه کم میترسم!!! تا ببینیم خدا چی میخواد!!!

همچنان ویش می لاک!!! لاو یو گایز!!!

+ بفرمایید شیر با شکلات خونگی!!!

*
*
*
بعداً نوشت: دوره مون برگزار شد... خوش گذشت...

لبوها در دیگ میغلند!!!

خانم دسری هی حرفش عوض میشه استرس دارم!!!

+بفرما پاستیل خرسی جهت تمدد اعصاب!

پ.ن: چقدر مبحث "آبرو داری" براتون اهمیت داره؟؟؟ اصن چی تعریفش میکنین... روزگار بد نخواسته باشه برای کسی!!!

نظرات 2 + ارسال نظر
MaHta سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 01:29 ق.ظ http://realdays.blogsky.com/

کاش یه عکس از شکلاتا میذاشتی که ببینیم و لذت ببریم .. خسیس

اوه چه جالب یعنی در قبالش پول میگیری؟!

+ شیر با شکلات خونگی
+ آبرو داری؟! هوم...

عکس نذاشتنم از خساست نیست... از تنبلیه!!!حسم گذاشت میذارم!
در قبال دسر؟؟؟ اگه درست کنم! آره
+جات خالی
+...

MaHta سه‌شنبه 27 بهمن 1394 ساعت 01:21 ق.ظ http://realdays.blogsky.com/

.وایییی نه .. باز این فونتی و به این درشتی نوشتی
به این درشتی و با این فونت و خصوصا رنگی رنگی مینویسی اصلا رغبتی پیدا نمیکنم بخونم :))

----------------
هیچی یه وبی داشتم قبلا که حذفش کردم :)

اوپس! حواسم نبود... خب خوشگله... حالا اینبار رو بخون... دفعه بعد از دلت در میارم!
هان چرا حذف کردی خب؟ بعدشم... خودت هم مگه شرایطت مث من بود که برات جالب بود؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.